قتل با لبخند؛ تخصص شیطانی رقصان در پوشش یک انسان، چند جوکر واقعی در اطرافمان داریم؟

به گزارش سهندبلاگ، فیلم سینمایی جوکر به تاریخچه شکل گیری شخصیت جوکر می پردازد و اتفاقات این فیلم در دهه هشتاد میلادی و در شهر گاتهام جریان دارد.

قتل با لبخند؛ تخصص شیطانی رقصان در پوشش یک انسان، چند جوکر واقعی در اطرافمان داریم؟

به گزارش ، فیلم جوکر ساخته تاد فیلیپس به یکی از مهم ترین فیلم های سال 2019 تبدیل شد. واکین فینکس برای بازی در این فیلم جایزه نقش اول جشنواره کن را دریافت کرد و بسیار مورد توجه همگان نهاده شد. اما چه چیزی باعث شد که جشنواره ای همچون کن که بیشتر فیلم هایی با تم هنری را مورد توجه قرار می دهد جوکر، یکی از شرورترین چهره های جهان را برای بهترین فیلمش انتخاب کند؟

تاد فیلیپس کارگردان فیلم هایی همچون سری هنگ اوور (Hangover) و بورات است. هنگامی که خبر ساختن فیلم مستقل جوکر که پیش از این به عنوان شخصیت های مکمل در فیلم های ابرقهرمانی حضور داشت از طرف او منتشر شد اول تعجب همه را به همراه داشت، اما بعد از آنالیز کارنامه او و فیلم هایش که همه پر از دیوانگی و جنون است؛ معلوم شد که شاید کسی بهتر از او نتواند داستان دیوانه ترین شخصیت جهانی کمیک را روایت کند.

جوکر یکی از مشهورترین نقش منفی های تاریخ سینما و ادبیات کمیک است. یک شخصیت منفی و با ابهت. دلقکی با لباس های عجیب و غریب رنگی که در کمال آرامش می تواند سر یک نفر را زیر پا له کند. او کسی است که می تواند دو کشتی پر از آدم را بمب گذاری کند که یک طرف مردم عادی و طرفی دیگر جنایتکاران هستند و آنان را به جان هم بیاندازد تا تنها یک کدامشان زنده بمانند و در عین حال خودش لذت ببرد. همان طور که در کتاب کمیک بتمن: کشتن جوکر آمده است؛ جوکر هیچ خاطره ای از گذشته خود ندارد و گاهی به صورت ناگهانی چیز های کوتاهی به یادش می آید. این اتفاق را در روایت های مختلف درباره زخم های صورتش هم میبینیم.

تاد فیلیپس هم از همین کتاب که داستان جوکر به عنوان یک استندآپ کمدی شکست خورده را روایت می نماید استفاده نموده است. او می گوید که فیلم اصلا روایت کتاب های کمیک را دنبال نمی نماید و همین برای من جذاب است. ما حتی فیلمی درباره جوکر نداریم بلکه فیلمی درباره چطور جوکر شدن داریم.

آرتور فلک که نقش او را واکین فینکس بازی می نماید یک دلقک ساده در شهر سیاه گاتهام است. او از بیماری روانی رنج می برد که گاهی او را در موقعیت های مختلف به خنده های بلند و طولانی می اندازد. مرد جوانی که در این سیاهی شهر قصد مهرورزی و مهربانی دارد، اما همین مشکل روانی اش او را عجیب و غریب نموده و باعث شده است همواره عقب بماند.

او کارتی دارد که وقتی خنده های عصبی ش آغاز می گردد آن را به مردم می دهد تا شرایطش را بدانند و از او ناراحت نشوند. بر روی این کارت نوشته که خنده های او نوعی بیماری روانی است که او نمی تواند جلوی آن را بگیرد و از این اتفاق متاسف است. همین کارت نشان می دهد که او به هیچ عنوان نمی خواهد به کسی آسیبی بزند و حتی کسی را اذیت کند. آرتور هیچ وقت شخصیت شروری نداشته است. او می خواهد کمدین مشهوری گردد و همه را با جوک ها و کارهایش به خنده بیاندازد.

مادرش به او می گفته است که باید همواره لبخند به لب داشته باشد و خشنود باشد. اما سیاهی و بی توجهی ای که بر شهر نقش بسته همواره به او بی رحمی و خشم داده است. آرتور هیچ حسی به جز این خنده های بلند و از کنترل خارج شده ندارد. او تمام احساس های خودش در زمان خشم، ترس و غم را با این ابزار نشان می دهد. با اینحال سعی دارد حال خودش را خوب نگه دارد، از خدمات اجتماعی استفاده کند و دارو مصرف کند، اما همین راه و توجه را هم از دست می دهد.

فرقی که جوکر فیلیپس با سایر ساخته های مرتبط با این شخصیت دارد این است که جهانی سیاه جوکر شدن و رسیدن مرحله مرحله آرتور به جوکر آنقدر واقعی بود که بعد از اتمام فیلم هر لحظه حس می کنید که هر کسی توانایی تبدیل شدن به جوکر را دارد. صدای اعتراضی که از ظلم به لب رسیده حالا خودش را به خشن ترین شکل ممکن نشان می دهد. دیگر خبری از استخر رنگی و اسیدی که فردی داخل آن بیوفتد و آدمی دیگر با تمام مشخصات جوکری بیرون بیاید نیست. قصه بی رحمی مردم، قضیه آزار اذیت کودکی، تنهایی، مردن کودک درون و خراب شدن رویای کودکی حالا جوکر را می سازند.

تمام ساخته های پیش از این که برگرفته از جهانی کمیک بود فضا هایی غیر واقعی با جلوه های ویژه فراوان داشتند. جهانیی که در آن یک ابر ضد قهرمان در مقابل ابرقهرمان قرار می گیرد. اما در این فیلم جوکر معروف اسم دارد، خانه دارد، کاری دارد که دوست دارد و مهم تر از همه رویایی دارد که در جلوی چشمانش می میرد. با این حجم سیاهی زمانی که حتی مادرش هم او را قبول ندارد و فقط برای حس احتیاج در کنار او باقی مانده، وقتی هیچ دوستی ندارد، کاری ندارد و مدام مورد بی رحمی و بی توجهی است آرتور طبعا همان جوکری می گردد که همه می شناسیم.

جوکر در ساخته تاد فیلیپس یک آدم زمینی است تا اهریمنی که نمی دانیم از کجا آمده و چرا اینگونه رفتار می نماید. دیدن این فیلم و سیر تکامل این شخصیت هم بسیار روشنگر است هم بسیار دردناک و خطرناک. همین حس دوگانه تمام حس های پیشینی که نسبت به این شخصیت داشتیم را تحت شعاع قرار می دهد. آنجایی که از خنده های چندش آور جوکر بدمان می آمد و گاهی که نقشه هایش نقش بر آب می شد دلمان خنک می شد؛ حال دلمان به حال او می سوزد؟

حالا حتی به مرحله ای رسیده ایم که او را درک کنیم و بگوییم شاید اگر من هم جای او بودم همین کار را می کردم و این ترسناک ترین حقیقیتی است که باید با آن رو به رو شویم. زمانی که پله هایی که جوکر پایکوبی معروف رهاییش را بر روی آن انجام می دهد به یکی از مکان های توریستی نیویورک تبدیل می گردد و مردم همچون جوکر بر روی آن می پایکوبیند و پایین می آیند و یا زمانی که در شورش ها مردم ماسک جوکر را بر صورت می گذارند باید بپرسیم چند جوکر در میان خودمان داریم؟

شاید همین قابل لمس بودن باعث شد که پیش از اکران عمومی فیلم، نهاد های امنیتی هشدار لازم را بدهند. نیرو های پلیس اظهار داشتند که برای هرگونه آشوب پس از تماشای فیلم آماده هستند. البته آنان قبلا هم تجربه ای همچون تیراندازی عظیم بعد از اکران شوالیه تاریکی برمی خیزد را هم داشتند. اما نکته جالب توجه این بود که علاوه بر پلیس، ارتش هم هشدار های امنیتی پیش از اکران را اظهار داشت و سینما ها همراه داشتن نقاب و یا وسایل مربوط به جوکر را به داخل سالن ها ممنوع کردند.

جوکر این بار خواسته است اتفاقات و بی رحمی های جامعه، حکومت و مردم را در شکل گیری ش نشان دهد. حتی این اتفاق را به جامعه کنونی مرتبط کند و به تماشاگران و حکومت نشان دهد تا چه اندازه در شکل گیری بحران های جامعه، شورش ها و رشد و تبدیل آرتور ها به جوکر ها تاثیر مستقیم داشته و دارند.

بازی واکین فینکس در فیلم به گونه ای است که تمام نقش های پیش از خود را باز تعریف نموده است. البته که مقایسه جوکر ها با هم کار بی فایده ای است، اما اتفاقی که با بازی فینکس افتاده این است که دلمان می خواهد تمام بازی های جوکر ها را دوباره مرور کنیم.

هیت لجر در شوالیه تاریکی برمیگردد، جرالد لتو در جوخه خودکشی و یا جک نیکلسون در بتمن. حالا هر خنده هر پایکوبی و هر بازی ای در مقام جوکر معنایی تازه گرفته است. واکین فلسفه وجودی این شخصیت و لایه های روانشناختی شکل گیری مرحله به مرحله آن را به بهترین شکل نشان می دهد. این بار دیگر شاید سخت باشد که بازی واکین فینکس را نادیده گرفت. او که همچون جوکر بیش از این از جانب آموزشگاه اسکار مورد بی مهری نهاده شده بود این بار با جوکر و جمله خود او که می گوید: در تمام زندگی ام اصلا نمی دانستم که واقعا وجود دارم؛ اما دارم و مردم تازه دارند متوجه می شوند. حتما دیده خواهد شد.

می گویند فیلیپس برای ساخت جوکر از فیلم هایی همچون راننده تاکسی و یا پادشاه کمدی وام گرفته ست. در این میان دیدن ستاره این فیلم ها رابرت دنیرو در مقام قهرمان آرتور که معروف ترین استندآپ کمدی شهر است خالی از لطف نیست.

جوکر با بودجه ای بسیار اندک نسبت به باقی فیلم های هم دوران خودش ساخته شده است، اما تاکنون توانسته بیش از 1 بیلیون دلار فروش داشته باشد و به اولین فیلمی با محدودیت سنی تبدیل گردد که چنین فروش موفقی داشته است.

منبع: فرارو

abanhome.com: گروه ساختمانی آبان: بازسازی ساختمان و تعمیرات جزئی و کلی و طراحی ویلا و فضای سبز و روف گاردن، طراحی الاچیق، فروش درب های ضد سرقت را از ما بخواهید.

hodablog.ir: هدا بلاگ | انجمن گفتگوی سیستم مدیریت محتوای هدا بلاگ

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتشار: 9 آبان 1400 بروزرسانی: 9 آبان 1400 گردآورنده: sahandblog.ir شناسه مطلب: 5699

به "قتل با لبخند؛ تخصص شیطانی رقصان در پوشش یک انسان، چند جوکر واقعی در اطرافمان داریم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "قتل با لبخند؛ تخصص شیطانی رقصان در پوشش یک انسان، چند جوکر واقعی در اطرافمان داریم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید